نحوه شناسایی تمدن های فضایی
اگر تمدن های فضایی در دوردستهای کیهان وجود داشته باشند و قادر به رصد زمین باشند، احتمالا میتوانند بسیاری از فناوری های انسانی را تشخیص دهند. اما جستوجوی تمدن های فضایی بسیار پیچیدهتر از این تصور است.
از زمان آغاز جستوجوی تمدن های هوشمند فرازمینی در دهه 1950، تلاشها برای شناسایی سیگنالها و امضاهای فناوری در دوردستیها انجام شده است. اولین تلاشها از سوی گیوسپ کوکونی و فیلیپ موریسون در دهه 1950 با استفاده از تلسکوپهای رادیویی آغاز شد. این تلاشها متمرکز بر تشخیص امواج رادیویی احتمالی از دوردستها بودند.
پس از آن، در دهه 1960، فرانک دریک با پروژه اوزما تلاش کرد تا با استفاده از تلسکوپهای رادیویی سیگنالهای احتمالی از ستارگان نزدیک مشابه خورشید تشخیص دهد. سپس با اختراع لیزر در همان دوران، امکان تشخیص نور مرئی از سیارات دوردست نیز وجود داشت.
اگر تمدن های فضایی امواج رادیویی یا امضاهای فناوری مانند برنامههای تلویزیونی و رادیویی را به دوردستها فرستاده باشند، تشخیص آنها ممکن است با تکنولوژیهای موجود در زمین قابل انجام باشد. اما این تنها ابتدایی است و جستوجوی تمدنهای هوشمند در دوردستها همچنان یک چالش پیچیده است.
در واقعیت، پرتوهای رادیویی که از زمین به فضا فرستاده میشوند میتوانند در مقایسه با پرتوهای نوری از فاصله بسیار دورتر تشخیصداده شوند. این موضوع به تفاوت بین فیزیک پرتوهای رادیویی و پرتوهای نوری برمیگردد. از این رو، جستوجو برای تشخیص سیگنالهای رادیویی و لیزری به عنوان یکی از روشهای اصلی در پروژههای مشابه به پروژه ستی در جستجوی تمدنهای فرازمینی استفاده میشود.
از آنجا که برای ارتباطات رادیویی و ارسال سیگنالها باید قدرت زیادی داشت، تمدن های فضایی که دارای فناوری پیشرفتهای هستند، به طور طبیعی از این نوع سیگنالها استفاده میکنند. از آنجا که بشر همچنین سیگنالهای رادیویی و لیزری را به فضا فرستاده و به فضا انتشار میدهد، این امکان وجود دارد که تمدنهای دیگری نیز بتوانند این سیگنالها را تشخیص دهند. این رویکرد به نام “پارادوکس ستی” نیز شناخته میشود.
در نهایت، برای پیدا کردن حیات فرازمینی، باید از روشهای گوناگونی استفاده شود و این فرض که تمدن های دیگر از سیگنالهای مستقیم و هدفمند استفاده میکنند، تنها یکی از رویکردها است. اما با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیکی و دسترسی به تجهیزات قویتر، امیدواری برای کشف حیات فرازمینی همچنان وجود دارد.
از نظر فیزیکی این درست است که برجهای تلویزیونی و سیگنالهایی که از آنها به فضا انتشار مییابد، ممکن است توسط تلسکوپهای فضایی در جهات مختلف تشخیصداده شوند. به عنوان مثال، اگر یک تمدن فرازمینی توانایی تشخیص سیگنالهای رادیویی ضعیف را داشته باشد و از تلسکوپهای قوی بهره ببرد، ممکن است بتواند سیگنالهایی را که از زمین به فضا فرستاده میشوند تشخیص دهد.
همچنین، برخی تمدنهای فرازمینی ممکن است از امواج رادار یا رادیویی برای مطالعه و بررسی اجرام فضایی و سیارهها استفاده کنند. این امواج نیز به فضا انتشار مییابند و ممکن است توسط تلسکوپهای فضایی تشخیصداده شوند.
از طرف دیگر، همه سیگنالهای ارسالی از زمین به صورت متمرکز و هدفمند نیستند. امواج رادیویی از دکلهای مخابراتی و سیگنالهای رادیویی از سازمانهای فضایی بیشتر متمرکز و قوی هستند و به فضا انتشار مییابند. از این رو، تمدنهای فرازمینی با توانایی مشابه ممکن است این سیگنالها را تشخیص دهند.
همچنین، تمدن های پیشرفته ممکن است از ابرساختارها و تجهیزات فضایی بزرگ استفاده کنند. این ابرساختارها ممکن است باعث ایجاد اثرات خاصی بر روی نور ستارهها یا ایجاد اثرات حرارتی باشند که توسط تلسکوپهای فضایی قابل تشخیص باشند.
با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیکی در آینده و توسعه تلسکوپهای قویتر، امکان پیدا کردن سیگنالهای مختلف از فضا افزایش خواهد یافت. از این رو، جستجو برای تشخیص نشانههای فناوری در جستجوی تمدنهای فرازمینی ادامه دارد.
آشکار کردن آلودگی
یکی از راههای ممکن برای کشف تمدن های فضایی، آلودگی محیطی است. آلودگی محیطی شیمیایی ناشی از فعالیتهای انسانی، مثل دیاکسید نیتروژن و کلروفلوئوروکربنها، در زمین تولید میشوند. این نوع آلودگیها تقریباً توسط فعالیتهای صنعتی و انسانی ایجاد میشوند و در سایر سیارات فراخورشیدی بسیار کم یا به طور نادر وجود دارند. از این رو، تشخیص مواد شیمیایی ناشی از فعالیتهای انسانی در جو سیارات دیگر میتواند نشانهای از وجود تمدن فرازمینی باشد.
همچنین، فعالیتهای انسانی میتوانند منابعی از نور مصنوعی، گرمای شهری، ماهوارهها و سیگنالهای رادیویی ایجاد کنند. در این صورت، از تلسکوپها و دستگاههای مشاهده اپتیکی و فروسرخ برای تشخیص این نشانهها استفاده میشود.
با این حال، تمدن های فضایی که به مراتب پیشرفتهتر هستند، ممکن است منابع بسیار بیشتری از نور مصنوعی، گرما و فعالیت ماهوارهای داشته باشند. در واقعیت، میزان نور و گرمای تولید شده توسط تمدنهای انسانی در حال حاضر هنوز به اندازهای نیست که به راحتی توسط تلسکوپهای فضایی یا تلسکوپهای زمینی تشخیصداده شود. بنابراین، جستجوی تمدنهای فرازمینی همچنان به چالشهای بزرگی برخورد میکند.
کدام سیگنال بهتر است؟
ستارهشناسان تاکنون هیچ نشانهای، یا بهاصطلاح «امضای فناوری» تاییدشدهای، از وجود حیات فرازمینی پیدا نکردهاند. واقعیت این است که بسیاری از اخترشناسان در این زمینه که دقیقاً باید در جستوجوی چه سیگنالهایی باشند، اتفاقنظر ندارند. هنوز هیچکس نمیداند که فناوری فرازمینی چگونه است و چه سیگنالهایی در گیتی وجود دارد.
برخی از ستارهشناسان از رویکرد گسترده «پروژه ستی» حمایت میکنند. این پروژه، هر چیزی را در فضا جستوجو میکند که با دانش کنونی توضیحدادنی نباشد.
اما نویسندگان این مقاله میگویند که به جستوجوی «امضا»های فنی که عامدانه و غیرعامدانه در فضا منتشر شده باشند، ادامه میدهند. به گفته آنها، نکته اصلی این است که روشهای زیادی برای تشخیص حیات در گیتی وجود دارد. از آنجا که هیچکس نمیداند چه رویکردی ممکن است پیش از بقیه رویکردها به نتیجه برسد، هنوز کارهای هیجانانگیز زیادی برای انجام دادن در این زمینه باقی مانده است.